۲۷  آبان زادروز خاتم الشعرا (جامی)

حدود ۶۰۰ سال پیش، در خراسان و در شهری آرام به نام تربت جام، کودکی چشم به جهان گشود که روزی با شعر و عرفان خود، دل‌ها و ذهن‌های فارسی‌زبان را روشن کرد: نورالدین عبدالرّحمن جامی. !
کودکی او در همان شهر گذشت و نوجوانی‌اش در هرات با کتاب و استادان، به یادگیری علوم گوناگون پرداخت؛ از نحو و منطق گرفته تا حکمت و فقه. در همان سال‌ها با دنیای تصوف آشنا شد و راه نقشبندیه را پی گرفت؛ نقشبندیه، شاخه‌ای از تصوف است که به ذکر و پرورش روح می‌پردازد . راهی که پس از مرگ استادش، او  را به مقام خلیفهٔ این طریقت رساند.
جامی شاعری با ذوق و قریحهٔ ویژه بود. او ابتدا با تخلص «دشتی» شعر می‌سرود، اما بعدها به یاد زادگاهش، تخلص «جامی» را برگزید. محبوبیت او نه تنها در میان اهل علم، بلکه در میان شاهان و امیران زمان نیز بود و همگان به شخصیت و آثار او احترام می‌گذاشتند.

وان دگر گرچه عاشق صور است
لیک معشوقش از صور دگر است

حسن معنیست دیده در صورت
چشم ازان دوخته ست بر صورت

هست در دیده حسن معنی خام
نیست بی صورتش ز معنی کام

سوی صورت نظر نکرده نخست
نیست در دید حسن معنی جست

نیست بیرون ز شیشه رنگین
نور بی رنگ دیدنش آیین

می کند سوی دید نور آهنگ
لیک در شیشه های رنگارنگ

شیشه گر بشکند معاذالله
هست در دید نور حرف اله